دیکشنری
داستان آبیدیک
لقاح کردن
english
1
general
::
impregnate, fertilize
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
لفاف پیچی دستی
لفاف طوقه
لفافه
لفت دادن
لفت و لیس
لفظ
لفظ انشائی
لفظ قلم
لفظ گرایی
لفظا
لفظی
لق
لقا
لقاح
لقاح متقابل
لقاح کردن
لقب
لقب اشرافیت
لقب خیالی
لقب دادن
لقب دهنده
لقطه
لقطه انسان
لقلق
لقلقه
لقمان
لقمه
لقمه بزرگ
لقمه جویده
لقمه سوخاری
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید